نتایج جستجو برای عبارت :

منتظر نظرات شما هستم

آدامسم رو تو کاغذ رسید عابر بانک مچاله می‌کنم. نماز میخونم. توی زمین تنیس توپ ها را با بقیه تقسیم می‌کنم. ایمیل می‌دهم. احساس می‌کنم زیبا هستم. می‌‌پرسم بدنم روی یک خط راست است؟ راه می‌روم. می‌نشینم. صدای باز و بسته شدن درهای دانشگاه را چک می‌کنم  منتظر محل دقیق برهمکنش مولکول ها هستم. منتظر محل دقیق برهمکنش مولکول ها هستم. 
منتظر بیدار شدن او هستم.
من می خواهم قلب هایی که از گل رز تشکیل شدن را ببینم.می خواهم مژه هایی که مثل شاخه های گل بلند و باریک هستن را ببینم.حتی ذهن هایی که از گل های فراموشم نکن پر شده اند را هم ببینم.
من منتظر بیدار شدن "بهار"،فصلی که گل ها دوباره متولد بشوند هستم.تو چطور؟تو هم‌ منتظرش هستی؟
#من_نوشته
سلامی دوباره خدمت شما کاربران عزیز. با چالش دوم در خدمت شما هستم. قبل از معرفی چالش جدید ، صمیمانه تشکر میکنم از تمام کسانی که در چالش قبلی شرکت کردند. نظرات شما بسیار مفید بود و مورد قوت قلب من میشد :)
سوال چالش : چالش این هفته درباره بهترین های شماست . من در چندین پست برند ها و محصولاتی که از نظر خودم برتر بودند رو معرفی کردم . حالا نوبت شماست !
شما میتونید در هر زمینه ، برند یا محصول مورد علاقه تون رو معرفی کنید و با دیگران به اشتراک بذارید .
مثل
سلام دوستان عزیز :
به زودی با مطالب جدید می آییم .
نظرات وپشنهاد های شما در بهتر شدن این وبلاک کمک زیادی می کند .
صفحه های جدید با آزمون آنلاین وآدرس جدید همراه خواهد بود .
که البته باید رمز ورود به آزمون داشته باشید  .
 برا ی هر چه بهتر شدن مطالب منتظر نظر شما هستم .
جیمل من abcasan88@gmail.com
خدایا شکرت که مسیر را برام روشن میکنی، خدایا شکرت که پیشاپیش من قدم بر می داری و موانع را از سر راهم بر می داری. تو که هستی نقشه راه برام مشخصه، من قوی هستم، من باهوش هستم، من تحصیلکرده هستم، من دارای روابط رویایی هستم، من دارای شغل ایده آلی هستم، من سالم و سرحال هستم، من داری زیبایی ظاهر و باطن هستم، من راستگو هستم، من درستکار هستم، من بسیار مهربان و صبور هستم...
من غرق دریای شما هستم
محو تماشای شما هستم 
هرکس‌ در این دنیا پیِ چیزیست
من در تمنای شما هستم
در سر خیال خام می سازم
مبهوت رویای شما هستم
آینده ای با عشق می خواهم
در فکر فردای شما هستم
اما ، اگر، شاید، نمیدانم...!
درگیر ‌حاشای شما هستم
سجاد نوبختی
****
پیونشت : 
یک روز اگر بی عشق سر کردم
دل‌ را فقط درمانده تر کردم
وقتی کسی به شما کار سفارش میده و شما وقت آزاد دارید آیا برای اینکه یکم طاقچه بالا بذارید و کارشو حتی اگه انجام دادین چند روز دیرتر نشونش میدید تا فکر نکنه هول بودید؟ یا اینکه مثلا امروز از صبح تا عصر کار کردید و غروبی که آماده شده خروجی رو نشونش میدید که نظرش رو بگه؟ 
به علاوه اینکه اصل فایل رو زمان تسویه حساب تحویل میدید.
هزار سال منتظر یه اتفاق خوب باش ، عمرا اگه اتفاق بیفته!بعد اتفاق هایی که اصلا احتمالش رو نمیدی بیفته ، چنان طوری از اون بالا میوفته رو مَلاجِت که دیگه نمیتونی راه بری.
یه توصیه برادرانه می کنم بهتون.جزئی از جامعه منتظر نباشید.هیچ کس قرار نیست بیاد . قرار نیست یکی  بیاد و زندگی ما رو گل و بلبل کنه و با انتظار هیچ چیز درست نمیشه.در مواقع سختی ،  یکی از راه های تسکین روح ، پناه آوردن به واژه انتظار هست  ولی انتظار مثل ماده مخدر میمونه و جز توهم و تب
بچه ها : یه آهنگ براتون گذاشتم ک دیوانه وار عاشقشم و بعد پنج ماه جست جو های فراوان ب لطف سیما جان تونستم پیداش کنم ... تنها آهنگیه ک بهم آرامش میده و ب شدت باهاش ارتباط بر قرار میکنم...امیدوارم شما هم گوش کنید و لذت ببرید چون ب نظرم فوقوالعادس ... 
منتظر نظرات زیباتون هستم ...

ادامه مطلب
یکی از موضوعاتی که باعث عصبانیت من می‌شود، غیر مستقیم بیان کردن حرف هاست. مثلا اگر شما چای می‌خواهید و من مسئول چای هستم، به‌جای بیان درخواست بگویید : من خیلی چای دوست دارم. و منتظر باشید من از این جمله موضوع چای خواستن را برداشت کنم. چند دقیقه پیش اتفاق مشابهی برایم افتاد و در حال تلاش برای آرام شدن هستم. هرچند این صحبت ها را بعدا با شخص مورد نظر در میان می‌گزارم.
خوب این روزها منتظر دو واقعه مهم هستم.یکی نیروگاه اتمی که باید طی یکی دو ماه آینده کسانی که در مرحله کتبی و مرحله روانشناسی قبول شدن رو برای مصاحبه عقیدتی دعوت کنه.من هم منتظر تماس و دعوتشون هستم ...
نیروگاه سیکل ترکیبی قشم هم که دو سه روز پیش آزمون دادم و حدود ۱۲ روز دیگه نتیجه کتبیش میاد و نفرات برتر رو دعوت به مصاحبه می کنند که در مورد این قضیه هم خیلی بدبین نیستم و امکانش هست که جز نفرات قبول شده کتبی باشم.
اما یه نکته مهم.وقتی سر کار بودم آرز
خب . از  این جایی که قسمت اول داستانمو دوست نداشتین(چون ۱ دونه نظر کلا داره ) نمی دونم قسمت بعدو بزارم یا نه .
برای امتحان فردا  قسمت ۲ رو میزارم اگه بازخورد داشت  که چه بهتر ادامه میدم اما اگه کسی نظر نداد، اسم وب و فعالیتشو عوض میکنم و می کنمش وب میراکلس لیدی باگ .نمی دونم کارتونشو دیدین یا نه ولی  سریال باحالیه. 
خب حالا به من بگین که داستانو ادامه بدم یا وبو عوض کنم؟؟
منتظر نظرات دلگرم کننده تان ( واقعا چه قدرم دلگرم کنندس) هستم
من که میگم این روزها هم میگذره و خسارت ها رو هم شرکت بیمه میده و دولت و هیئت وزراش بعدا پاسخگو عملکردشون خواهند بود.بهتره کانال رو عوض کنیم و چیزهای بهتر ببینیم. ( راستی آخوندی گفته بود اونایی که تو حادثه قطار فوت شدن بیمه بودن و مشکلی نیست؟؟؟ چقدر تاریخ زود تکرار میشه. امیدوارم همه بیمه باشن تا مشکلی پیش نیاد و اگه مسئولین پاسخگو نبودن حداقل بیمه پاسخگو باشه )
 
ولش کن اصن . کدوم کانالها آهنگ های امید بخش میذاره؟؟؟ منتظر دریافت نظرات شما هستم.
در صورت اینکه در هنگام کار با نرم افزار رسمی خبر در شهر با مشکلی روبه رو شدید، یا اگر نظرات و پیشنهادات سازنده ای دارید، می توانید از بخش نظرات این قسمت، نسبت به اعلام نظرات خود اقدام نمایید. بدیهی است زمان کوتاهی جهت رسیدگی به شکایات و نظرات شما صرف خواهد شد.
یه چنتا آیکون به منو اضافه کردیم و دیگه منو رو از حالت دینامیک درآوردیم و به منو یه سایه ی قرمز هم اضافه کردیم که بیشتر روی کامپیوتر راحت تر اجرا میشه تو قسمت فوتر هم یه چنتا ایده داشتم پیاده سازیشون کردم:) البته میخواستم پایین پست ها یه جایی برای مطالب مرتبط ایجاد کنم ولی نتونستم اینکارو بکنم اگه روشی برا اینکار دارید بفرمایید :) البته باید با استفاده از tag ها ( منظورم تگ html نیست همون برچسبه پسته) اینکارو کنیم ولی هر چند منتظر روش برای اینکار
من از اونام که خیلی زیاد شوخی میکنن.نه شوخی خیلی بد ولی خوب زیاد شوخی میکنم.همه مثل هم نیستن بعضی ها شوخی پذیر نیستن.بعضی وقتا باید قبول کنم مقصر خودم هستم.
در کل باید از شیطونی هام کم کنم و سعی کنم سایلنت باشم.
... سعی که نه ، حتما باید این کار رو بکنم.
هی روزگار...نیاز به تغییر چند پله ای دارم.
هنوز منتظر اون خبر خوب هستم که ظاهرا قرار نیست اتفاق بیفته.شش ماه گذشته !!!
بی خیال بشم یعنی؟
MozCon 2018: دستور کار اولیهموز نیوز | رویدادهای جستجوگرهانظرات نویسنده کاملاً خاص خود اوست (به استثنای واقعه غیر ممکن بعید خواب هیپنوتیزم) و ممکن است همیشه منعکس کننده نظرات موز نباشد.با گذشت بیش از سه ماه تا MozCon 2018 ، ما تصویر خوبی از نمایش امسال به دست می آوریم و نمی توانیم منتظر باشیم تا امروز برخی از جزئیات را با شما به اشتراک بگذاریم.
ادامه مطلب
شبیه یک برگ خشک شده هستم در انتهای پاییز، ترکیبی از زرد و نارنجی و قرمز و قهوه‌ای... آخرین برگ مانده روی شاخه، با همه توانی که برایم نمانده انتهای شاخه را چسبیده‌ام که نیفتم. باد سردی می‌وزد، چشمانم را می‌بندم...
شبیه یک جوانه ترد و شکننده هستم در ابتدای بهار، ترکیبی از سبز طلایی و نور... اولین برگ جوانه زده روی شاخه، با ریشه‌ای محکم که این‌بار منتظر نسیم بهاری است تا گره‌هایش را بگشاید...
سلام! 
اگه از بیکر استریت اومدی،کلمه ی مورد نظر hornه،توی نظرات بنویس تا تاییدش کنم،حتما منتظر پیام تایید باش چون معمای اخره،
اگه از قلعه ی میستری اومدی،از صفحه های قبل شروع کن تا به فصل اول برسید...
این پست طبق شرایط اپدیت میشه...
۱-قاطعیت:هر لحظه منتظر توپ و حمله ای باشد
۲-چابکی:برای دفاع از دروازه باید زمین بخورد،بپرد و انعطاف داشته باشد
۳-جرات و شجاعت: باید شجاعت پریدن و شیرجه زدن بین آن همه بازیکن را داشته باشد
۴-خونسردی:خونسرد و متمرکز روی بازی پس از یک کوقعیت خطرناک یا اشتباه
۵-ارتباط خوب:باید ارتباط خوب و محکمی با اعضای تیم داشته و به دستورات تیمی سرمربی عمل کند
۶-تجربه و مهارت:باید در مقابله با موقعیت های مختلف تجربه و در تمرینات مهارت های خود را افزایش دهد
۷-اس
۱-قاطعیت:هر لحظه منتظر توپ و حمله ای باشد
۲-چابکی:برای دفاع از دروازه باید زمین بخورد،بپرد و انعطاف داشته باشد
۳-جرات و شجاعت: باید شجاعت پریدن و شیرجه زدن بین آن همه بازیکن را داشته باشد
۴-خونسردی:خونسرد و متمرکز روی بازی پس از یک موقعیت خطرناک یا اشتباه
۵-ارتباط خوب:باید ارتباط خوب و محکمی با اعضای تیم داشته و به دستورات تیمی سرمربی عمل کند
۶-تجربه و مهارت:باید در مقابله با موقعیت های مختلف تجربه و در تمرینات مهارت های خود را افزایش دهد
۷-اس
قبر هر روز پنج مرتبه انسان را صدا میزند :1.من خانه فقر هستم با خود تان گنج بیاورید2.من خانه ترس هستم با خود تان انیس بیاوردید 3. من خانه مار ها و عقرب ها هستم با خود تان پادزهر بیاورید 4. من خانه تاریکی ها هستم با خود تان روشنایی بیاورید5. من خانه ریگ ها و خاک ها هستم با خودتان فرش بباوردید
1. گنج . لا اله الا الله 2. انیس . تلاوت قرآن کریم3. پادزهر .صدقه و خیرات4. روشنایی . نماز نماز شب 5. فرش . عمل صالح
┈┈•✾✾•┈┈
 
نیاز به راه رفتن،گام های بلند برداشتن،دویدن.
من پاهایی هستم که هیچ گاه ندویده‌اند.
نیاز به چشم باز کردن،دیدن،زل زدن.
من چشم هایی هستم که هیچ گاه باز نشده اند.
نیاز به لمس کردن،نوازش کردن،مشت زدن.
من دست هایی هستم که هیچگاه حرکتی نکرده ‌اند.
نیاز به فکر کردن،حساب کتاب کردن،بحث کردن
من مغزی هستم که هیچ گاه به کار نیفتاده‌ام.
نیاز به خندیدن،عصبانی شدن،گریه کردن.
من احساساتی هستم که هیچ گاه خودشان را بروز نداده‌ اند.
ادامه مطلب
۱-قاطعیت:هر لحظه منتظر توپ و حمله ای باشد
۲-چابکی:برای دفاع از دروازه باید زمین بخورد،بپرد و انعطاف داشته باشد
۳-جرات و شجاعت: باید شجاعت پریدن و شیرجه زدن بین آن همه بازیکن را داشته باشد
۴-خونسردی:خونسرد و متمرکز روی بازی پس از یک موقعیت خطرناک یا اشتباه
۵-ارتباط خوب:باید ارتباط خوب و محکمی با اعضای تیم داشته و به دستورات تیمی سرمربی عمل کند
۶-تجربه و مهارت:باید در مقابله با موقعیت های مختلف تجربه و در تمرینات مهارت های خود را افزایش دهد
۷-اس
سلام!یه محلول معجزه گر درست کردم که دوروز دیگه اماده مصرف میشه!
اگه موثر بود حتمامیام دستورالعملشو توضیح میدم!
 
+میتونید حدس بزنید دوباره افتادم روی دور پستای چرت و پرت گذاشتن اما نگران نباشید در اینده ای نه چندان دور همشون پیش نویس(!)میشن
++تحمل کنید لطفا -_-
+++اگه قرار باشه بین یه لیوان گنده شیر موز یا یه لیوان نسکافه توی یه فضای خوب یکیو انتخاب کنید
کدومو ترجیح میدید؟
منتظر نظرات ارجمندتون توی قسمت حرفی سخنی هستم!
 
++++به زودی همتونو کامنت ب
به هوای این روز های ماه مبارک که چند خط بیشتر قرآن می‌خوانم...
هی هرچند آیه که می‌خوانم... بعدش یک آیه پشت بندش می آید...آی بنده هایی که گناه کردید اگه توبه کردید خدا را مهربان میابید...یعنی...بنده های جان این ماه ماه شماست...من آغوشم را برای شما باز کرده‌ام...نکند نا امید شوید...نکند این ماه تمام شود و شما جزء پاک شده ها نباشید...
نکند...
بعد ... ولی خدا...نگاهش... رفتارش...قلبش...مثل خدا می‌ماند...
جلوه ای از خدا می‌داند...یعنی چه؟
یعنی ولی غریب‌ش... مهدی غر
سلام رفقا من بعد مدت ها دلم هوای وبلاگ نویسی کرد و اومدم دیدم اینجا هنوز وبلاگم فعاله از این به بعد اینجا با هم  هستیم سعی میکنم هر روز پست بزارم.....
حتما بهم حرفاتون رو بفرستید دوست دارید تو وبلاگ چی بنویسیم منتظر نظراتتون هستم....
منتظر نشوید 63 ساله شوید !
در سال 1977 یک مرد 63 ساله، عقب یک بیوک را از روی زمین بلند کرد تا دست نوه‌اش را از زیر آن بیرون آورد. قبل از آن هیچ چیزی سنگین‌تر از کیسه بیست کیلویی بلند نکرده بود !
او بعدها دچار افسردگی شد‌ ، می‌دانید چرا ؟
چون در 63 سالگی فهمیده بود چقدر توانایی داشته که باورش نداشته و عمرش را با حداقل‌ها گذرانده !
منتظر نشوید 63 ساله شوید ،توانایی انسان نامحدود است ...
این مطلب زیر یک معادله بود مسابقه ای برای ریاضیدانان جهان
جواب را در بخش نظرات بنویسید.
مرحله اول
به نفر اول مسابقات جایزه تعلق میگیرد
برای جواب سوال یک فقط 60 ساعت پس از اعلام پست فرصت دارید
اعلام نتایج روز 98/9/10 است 
منتظر چه چیز هستید عجله کنید
دلم برای نوشتن، خواندن و خوانده شدن تنگ شده انگار!
پ.ن.۱ دلم برگشتن و از نو شروع کردن می خواد، ولی چون منتظر شروعی متفاوت هستم؛ این امر کماکان به پشت ِ گوش ِ مبارک  انداخته میشه، جوری که شاید هیچ وقت برگشتنی در کار نباشه! 
پ.ن.۲ امتحان پست قبل که اونطور مسرورانه در موردش نوشته بودم؟ یک سوال داشت، اون رو هم اشتباه جواب دادم!! :/ :))
عمیقا دلتنگ دوران وبلاگ نویسی هستم که منتظر پست جدید رفقا بودیم و در انتظار کامنت جدید، صفحه ی مدیریت را رفرش می کردیم. حالا که اینجا سوت و کور تر از همیشه شده در کانال تلگرامم می نویسم. باشد که دلتنگی وبلاگ را برایم قدری التیام ببخشاید.
@kanoomemoaven
سلام دوستان عرفان اوجاقلو هستم،بزودی فعالیت در صفحات مجازیمو شروع میکنم.اگه دیدید زیاد پست نمیزارم و در این زمینه فعال نیستم به دلیل اینه که زیادی خوشم نمیاد و فقط در راستای انجام کارام از فضای مجازی و اجتماعی استفاده میکنم و معتقدم فقط وقتم رو میگیره؛باز شما به بزرگی خودتون ما رو ببخشید ضمنا نظرات توی صفحه اینستاگرامیم رو دیدم و فهمیدم همتون خیلی ازتکنولوژی ویکی خوشتون اومده و مایل بودید من توضیحات بیشتری راجع بهش بدم ولی متاسفم که دست
• منتظر:
 
چهار سهل استچهل سال هم بیایددر انتظار بازگشتت، می مانمتا استخوان هایت رااز لوث ترکش های زنگ زده ی بیالایمو بذر گل های سوسن و یاس را در چشم های خشک ات بکارمو پیشانی بند سرخ یا حسین(ع)بر پیشانی اتگره زنم. سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
برای رهبر خود یار هستم
گل است ایشان و منهم خار هستم
از او فرمان بیداری رسیده
قلم در دست و پای کار هستم
تمام آرزویم شادی او
گرفتار رُخ دلدار هستم
رسد از او بمقصد نهضت ما
ز شور زندگی سرشار هستم
شده ابلاغ گام دوّم اکنون
خوشم از اینکه از انصار هستم
چو من بسیاری از عشقش گرفتار
یکی از جمع آن آمار هستم
صفا دارد زمانش زندگانی
منم از عاشقان زار هستم
فرامینش بُوَد بر روی دیده
برای امر او بیدار هستم
موحّد بنده ای خالق پرستم
به استکباریان اضرار هستم
به لط
بهتر نبود این لباس صورتی بیمارستان ها سایز بندی داشت؟
خیلی داغون شده تیپم
دارم توی لباسه گم میشم
فعلا بخش اورژانس بستری شدم،اوضاع انقدر خنده داره
خانوم روبروییم نشسته داره تخمه میشکنه :)))
 البته منتظر جواب ازمایش خون هستم
دکتر گفت باس خون تزریق بشه بهم
 "" منتظرتون هستم لطفا با ما در ارتباط باشید ""
 
دوست دارم از شما بپرسم چیکار باید کنیم ؟
برای حفظ سلامت روانی _ اجتماعی همشهری ها و هم وطنانم نگرانم !! نگران!!
 _ برای نا امیدی دانش آموزان از ادامه تحصیل در حالی که میبینه برادر و خواهر بزرگترش با داشتن لیسانس و مدارک دیگر بیکار مونده ؟
 _ برای دانشجوهایی که  این سوال که آخرش که چی و چی قراره پیش بیاد و من چطور ادامه بدم  مدام مثل یه وسواس فکری تو ذهنش مرور میشه؟
 _ برای معلم هایی که از قبل (یعنی دور
سلام
حال و روز این روزها خوب است، برای خود سرخوش هستند و برای من سرمست. غروب‌های زمستان را دوست دارم، نمی دانم چه تعلق خاطری به آن دارم، ولی همین قدر می دانم روزهای بچگی را برایم زنده می کند. باور کن بی راه نگفتم.
وقتی آسمان رنگ می بازد دوست دارم در آن لحظه در اوج آسمان پرواز کنم و خورشید را بدرقه کنم، ولی چه کنم که بی بال هستم.
راستی، کی نوبت من می شود؟، خیلی وقت است منتظر هستم. هر بار که پرسیدم جوابم را با سکوت دادی. بنظرت وقت آن نشده که تمامش کن
سلام دوستان یک پویش سه روزه گذاشتم تا عید قربان برای خاطرات شما
در روز عید سه تا از بهترین خاطرات در وبلاگ منتشر میشه 
میتونید در قسمت ارسال نظر خصوصی برام بفرسید
و هم میتونید به ایمیل xeynabamini@yahoo.comارسال کنید 
منتظر خاطرات صورتی شما هستم
پیر زن با تقوایی در خواب خدا را دید .
 
فیلم را ببینید
 
به او گفت: خدایا، من خیلی تنها هستم، آیا مهمان خانه من می شوی؟
خدا قبول کرد و گفت که فردا به دیدنش خواهد آمد.
پیر زن از خواب بیدار شد، با عجله شروع به جارو کردن خانه کرد.
رفت و چند نان تازه خرید و خوشمزه ترین غذایی را که بلد بود، پخت. سپس نشست و منتظر ماند.
موضوعی که این روزها باب تمام دانشجویان زیست شناسی شده است را میخواهم تجربیات 5 ساله خودم را در اختیار زیست شناسان عزیز قرار بدم تا گرفتار راه غلط نشوند اماده شنیدن نظرات ما دوستان عزیز برای بهتر شدن ویدئو و نظرات دیگر هستم
من در اینده نزدیک میخواهم تجربیات و ویدئوهای آموزشی گرومکس داکینگ و اوبونتو را در اختیار شما کاربران عزیز قرار بدم تا دیگر معطل برگذاری کارگاه های بی کاربرد نباشید 
مشتاق آن هستم که شما هم اگر فایلی دارید به اشتراک بگذار
 • منتظر:
 چهل سال هم بگذرد (چهل سال گذشته و من هنوز منتظرم)منتظرت می مانمتا نفست رالبخندت رااستخوان هایت رااز لوث ترکش های زنگ زده ی بیالایمو در چشم هایت سوسن و یاس بکارمو پیشانی بند سرخ یا حسینت را دوباره گره بزنم.
 
 #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
سلام ، امیدوارم حالتون خوب باشه
امیر حسین هستم یک دانشجوی پزشکی ورودی بهمن 98 هستم ، به ادبیات علایق زیادی دارم مخصوصا سهراب ، هر چند کمتر فرصت کردم کتاب غیر درسی بخونم این سال ها ...
کنکور هم که یک فرآیند فرسایشی بود ، فقط خدا میدونه چه قدر سختی کشیدم تا بالاخره قبول بشم...
دوست دارم حال خوب دوران دانشجوییم را با شما شریک بشم و تا جایی که بتونم مطالب قشنگ و پر مغزی اینجا بذارم...
خوشحال میشم که نظرات شمارا بدونم در ادامه ...
خیلی ممنون ، روز و شبتون
خدا می دونه چقدر بی تابم... چقدر منتظر... منتظر یه فصل از یه کتاب... فصلی که خیلی برام مهمه و قراره یه نفر برام بفرسته... مطمئنم اون یه نفر درک نمی کنه چقدر برام مهمه و چقدر منتظرم.... و نمی دونم چطوری تحمل کنم ... چطوری صبر کنم... خدا کنه زود بفرسته... خدایا... خدایا...
اوضاع مملکت که خیلی قمر در عقربه‌.. ولی من سعی می کنم بی خیال باشم... مسئله ی دیگه ای منو بی تاب کرده....
دیشب شعرها رو فرستادم برای سین... امیدوارم بتونه کاری بکنه....
وقتی توپی به سرعت به سمت شما می آید و فرصت کافی برای گرفتن آن با دست ندارید.
می توانید از پاهایتان استفاده کنید.
به محض نزدیکی توپ تعادلتان را حفظ کنید و پای خود را به سمت بیرون بچرخانید.
حواستان به توپ باشد و سعی کنید با پا مانعی بر سر راه ایجاد کنید.
نکات:
1-سعی کنید گرفتن با پا آخرین راه باشد
2-بعضی افراد در گرفتن توپ به این روش استعداد ندارند
3-روی توپ برگشتی در این روش هیچ تسلطی نخواهید داشت
اگر این متن هم مفید و کاربردی بود برای دوستان خود هم
وضعیت فلسطین این چند روز آشفته بود. امانی المحدون، آن خانم باردار فلسطینی منتظر به دنیا آمدن فرزندش و دیدن صورت نوزادش بود که جایش آتشِ بمب‌ِ اسرائیلی را دید؛ این رمضان، پدر خانواده منتظر افطاری‌های غم انگیزی‌ خواهد نشست؛ در نبودِ همسرش و فرزندی که دیگر نیست. این مرد تنها پای سفرۀ غم می‌نشیند و روزه‌اش را با اشک باز خواهد کرد.
انتظارها خیلی فرق کرده‌اند، عوض شده‌اند، آدمی منتظر یک چیز می‌نشیند و چیز دیگری به او می‌دهند مثلا ما این جا
نمونه ای از نامه حضرت امام به همسرش
تصدقت شوم
تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم مبتلا گردیدم، متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آیینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوشی در پناه خودش حفظ کند. [حال] من با هر شدتی باشد، می گذرد، ولی بحمداللّه تا کنون هر چه پیش آمده خوش بوده و الان در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتا جای شما خالی است، فقط برای تماشای شهر و دریا، خیلی منظره خوش دارد.
باسلام
این ترم به شدّت کارهام زیاد شده و توان به روز رسانی وبلاگ را ندارم.
البته این وبلاگ دیگر به روزرسانی نخواهدشد. (نظرات شما مشاهده و إن شاءلله تایید خواهدشد.)
ممنون که این مدّت ما رو تحمّل کردید.
إن شاءالله به زودی زود، دوباره درخدمت هستم. (با وبلاگی جدید و تخصصی‌تر)
 
آخِرِ هفته مه چِش راه کَشِنه مه روح پسر و دِتِر وه تَجِنه سَرِ قِرار نِهِن دل ره گِرنه غم خو وِزه گِرنه، مه گِس پَر کَفِنه 
ترجمه فارسی
آخر هفته چشم‌به‌راه و منتظر فرزندانم هستم روح من بخاطر دیدار پسر و دخترم بی‌تابی می‌کند چنانچه سرقرار به دیدارم نیایند دلم را غم فرا می‌گیرد خواب به چشمانم نمی‌آید، ناراحت و افسرده می‌شوم
دوستعلی علیخانی/ مرداد نود و هشت 
سلام
حال و روز این روزها خوب است، برای خود سرخوش هستند و برای من سرمست. غروب‌های زمستان را دوست دارم، نمی دانم چه تعلق خاطری به آن دارم، ولی همین قدر می دانم روزهای بچگی را برایم زنده می کند. باور کن بی راه نگفتم. وقتی آسمان رنگ می بازد دوست دارم در آن لحظه در اوج آسمان پرواز کنم و خورشید را بدرقه کنم، ولی چه کنم که بی بال هستم. راستی، کی نوبت من می شود؟، خیلی وقت است منتظر هستم. هر بار که پرسیدم جوابم را با سکوت دادی. بنظرت وقت آن نشده که تمامش کن
دانشجویان گرامی
با سلام و آرزوی موفقیت برای شما عزیزان
همایش مواد وانرژی که جلسه گذشته در مورد زمان برگزاری آن صحبت کرده بودیم، تغییر کرده است.بنابراین کلاس های روز چهارشنبه طبق برنامه آموزشی، تشکیل می شوند.
منتظر دیدار شما هستم.
وقتی توپی به سرعت به سمت شما می آید و فرصت کافی برای گرفتن آن با دست ندارید.
می توانید از پاهایتان استفاده کنید.
به محض نزدیکی توپ تعادلتان را حفظ کنید و پای خود را به سمت بیرون بچرخانید.
حواستان به توپ باشد و سعی کنید با پا مانعی بر سر راه ایجاد کنید.
نکات:
1-سعی کنید گرفتن با پا آخرین راه باشد
2-بعضی افراد در گرفتن توپ به این روش استعداد ندارند
3-روی توپ برگشتی در این روش هیچ تسلطی نخواهید داشت
خیلی ممنون که تا اینجا مطالعه کردید اگر این متن هم مف
پیرزن باتقوایی در خواب خدا را دید ؛ به او گفت : « خدایا ، من خیلی تنها هستم . آیا مهمان خانه ی من میشوی » ؟ خدا قبول کرد و به او گفت که فردا به دیدنش خواهد آمد . پیرزن از خواب بیدار شد ؛ با عجله شروع به جاروکردن خانه کرد ؛ رفت و چند نان تازه خرید و خوشمزه ترین غذایی را که بلد بود ، پخت . سپس نشست و منتظر ماند . چند دقیقه بعد در خانه به صدا در آمد .


ادامه مطلب
میدونی یکی از غم انگیزترین چیزهای دنیا چیه؟ اینه که آدم از یکی خوشش بیاد، ولی اون خوشش نیاد و اصلا به اینی که خوشش اومده، فکر هم نکنه. بعد اینی که خوشش اومده، روزی رو به شب نرسونه مگر اینکه به اونی که خوشش نیومده فکر کرده. منتظرش بوده. منتظر تلفنش. منتظر تصمیمش و منتظر خواستنش. سکانس غم انگیزش هم اینه که این فرد میدونه هیچ وقت این انتظار به وصال ختم نمیشه، ولی ته دلش، میخوادش و یه ذره امید، هر چند پوچ، داره. تو این جور مواقع من انتظار دارم خدا یه
 
 
سلام این کارم فرستادم بره تبریز ....
یه کار با رنگ های ملیح و پاستیلی ....
که دل هر بیننده ای رو میبره ....
 
 
منتظر چی هستین؟؟؟
الان دیگه هر عروس و دامادی یکی دوتا از اینا توی خونشون داره...
 
 
یه نکته :
دوستان من تازه بلاگم رو راه انداختم تا بتونم کارام رو وسعت بدم و کاربرهای بیشتری رو جذب کنم
اگر از کارها خوشتون اومد ممنون میشم برای دوستاتون ارسال کنید و حمایت کنید
نکته ی دوم اینکه ...
شما میتونید به صفحه ی اینستاگرام من سر بزنید تا کارهای بیشتر
در این روش دو دست در مقابل سینه کنار هم و با زاویه ای رو به پایین قرار می گیرند و قالب توپ می شوند.
رو به جلو خم می شوید و همین که توپ با ساعد یا سینه شما برخورد کرد دست ها پشت توپ را در بر می گیرند.
برای جبران اختلاف زاویه توپ و بدن یا کمی بیشتر خم می شوید یا اندکی بالا می پرید.
این روش بهترین روش مقابله با توپ هایی است که به طرف بالای شکم و کمر شما می آیند.نکته قابل توجه این تکنیک این است که پس از گرفتن توپ نباید گامی رو به عقب برداشت.
اگر این متن هم
در این روش دو دست در مقابل سینه کنار هم و با زاویه ای رو به پایین قرار می گیرند و قالب توپ می شوند.
رو به جلو خم می شوید و همین که توپ با ساعد یا سینه شما برخورد کرد دست ها پشت توپ را در بر می گیرند.
برای جبران اختلاف زاویه توپ و بدن یا کمی بیشتر خم می شوید یا اندکی بالا می پرید.
این روش بهترین روش مقابله با توپ هایی است که به طرف بالای شکم و کمر شما می آیند.نکته قابل توجه این تکنیک این است که پس از گرفتن توپ نباید گامی رو به عقب برداشت.
خیلی ممنون که
من هر کاری دلم بخواد میکنم به هیچکسم مربوط نی
حالت تحو هستم که هستم به تو چه مربوط
دلم میخواد رابطه یسریا رو به گ.ا بدم بازم به تو چه مربوط
الان مثلا اون عطستون شاه کار کرده تونسته اینجا رو پیدا کنه؟؟؟؟؟؟ فکر میکنین میترسم؟؟؟
من اینجا هستم نظراتم بازه که ثابت کنم همچین پخی هم نیستین ازتون بترسم
بی تی اسم ارزونی خودتون
سلام دوستان عزیز خیلی خوشحالم که دوستان خوب و همراهی در بلاگ دارم.
توی قلب نوشت به خاطر راحت بودن و در دسترس بودن همیشگی هم برای و من هم برای همه شما یک سری مطالب میذارم که موضوعاتش همسو با وبلاگم خواهد بود.
خیلی خوشحال میشم همه توی این کانال تلگرامی ام جوین بشن و دعوت منو بپذیرن.
چون تلگرام فیلتره فعلا من لینک کانال رو مینویسم که راحت با یک جستجو ساده پیداش کنید.
t.me/mywroteheart
منتظر حضورتون هستم.
تو فکر ایجاد گروه هم هستم که در صورت استقبال ایجاد
 
حس من به زندگی‌ام ، به زندگی خودم و همه‌ی آدم‌های مثل من ، این است که گیر کرده‌ایم توی یک کوچه‌ی بن بست، راه برگشتمان را نابود کرده‌اند . دارم غرق میشوم توی یک اقیانوس از ناامیدی و بی‌فردایی ، دست و پا میزنم که فرو نروم. آدم‌هایی که شاهد دست و پا زدن‌های منند ، لبخند میزنند و میگویند : دلت خوشه. میگویند : بعدش چی؟؟ من اما فقط میخواهم که فرو نروم . می‌دانی ، ما راستی راستی داریم میمیریم . هیچ چیز روشنی شاید منتظر ما نباشد، من در اوایل دهه‌ی
شاید فکر کنی دارم زیاده روی میکنم ولی باید بگم مستی هرچند از دنیا جدام میکنه ولی به تو نزدیکم میکنه و من دوستش 
دارم امروز که زنگ زدی به شدت سر درد بودم چون تقریبا یک روز نخوابیده بودم با این که روز قبلش قرص خواب خورده بودم
اگه گیج نبودم تمام تلاشمو میکردم که تلفنت قطع نشه چون خیلی منتظر بودم بهم زنگ بزنی و من صدای پر از انرژیتو بشنوم
صدایی که خون تو رگهامو جریان میده
دلم میخواد راحت باهات حرف برنم ولی شرم و حیا حتی تو مستی هم جلومو میگیره
میخو
من محمدامین ربیعی نژاد هستم  ۱۶ ساله از خوزستان :)
طراح گرافیک رایانه و طراح وب  :)
کار من دیزاین/طراحی  هست. لوگو ،پوستر،قالب وب،وب،کارت ویزیت و...
من چندین سال هست در این کار هستم و خود را به یک دوستار هنر گرافیک 
معرفی میکنم ، من مدیر یه آکادمی مجازی هستم به نام آکادمی مارن شما میتوانید 
آکادمی من رو داخل فضای مجازی دنبال کنید ،
کار های گرافیکی من و... در فضای مجازی انتشار داده میشن و میتوانید آن هارو نگاه کنید و امید کار هستم لذت ببرید :)
من مد
من اهورا پردل هستم مخلص تک تکتون هستم من اومدم برای کسانی که میخان کنسولی جدید داشته باشن از جمله خودم  که بنظرم کنسولی بهتر از ایکس باکس نیست خدمتتون هستم تا ببینید چرا و چگونه ایکس باکس از نظرم بهترین
کنسوله ممنون از وقتی که برای خوندن این بخش گذاشتین 
 
 
ارادتمند شما اهورا پردل 
 
در عالم ثبوت تو را دوست دارمت
در واقعیّت فرضم ندارمت
اثبات میکنم به تو عشقم عزیز من
هستم اسیر و گرفتار عالمت
دیوانه ی تو هستم و زنجیری جنون
جان میکُنم تو بخواهی فراهمت
پایان بده به غم و انتظار من
من را نکن بهانه ی اشک محرّمت
از عالم ثبوت گذشتم برای تو
من عاشق تو هستم و تصمیم محکمت .
.
به نام خدای مهربون
 
میتونم بگم عاشق خدایی هستم که همیشه به ما درس های زندگی رو گوشزد میکنه
 
 
داستان
من آدم خیلی سرمایی هستم
متولد مردادم و شاید به همین خاطره که از سرما تا این حد بیزارم
البته لاغر هم هستم و سرما سریع به درونم نفوذ میکنه
حالا به این که چرا از سرما بیزار هستم کاری نداریم
من همیشه توی زمستونهای سرد و طاقت فرسا دوست دارم کارهامو پیش بخاری و شوفاژ انجام بدم و مسیرهایی که باید برمو با ماشین شخصی برم (که البته تا امروز نداشتم)
و خلا
داستان من هم به یک پایان رسید. پایان دلخواهم نبود اما هر پایانی را به پایان‌های اصغر فرهادی ترجیح میدهم. فکر میکنم بعد از دیدن جوابم چشم‌هایش کمی درشت‌تر شده است چون در خیالاتم همیشه ادم منطقی و ارامی هستم و چنین چیزی از من بعید است ولی احتمالا اصلا تعجب نکرده چون در واقعیت من ابتدا شما را می‌درم و بعد به حرف‌هایتان گوش میدهم. رفتار خوبی نیست ولی حس میکنم این‌ بار اتشفشانی بود که دهانه خودش را هم منفجر کرد، حس معرکه‌ای دارد. در ادامه همان
بسم الله الرحمن الرحیم
باسلام خدمت مهدی دوستان عزیز ازهمراهی وهمکاری شمادوستان عزیز متشکریم. 
ان شاءالله باحمایت وبازدیدهای مستمر شما خوبان واطلاع رسانی به دوستان ونزدیکان خود کمک کنید تا صفحه تازه تاسیس حضرت ولی عصر(عج) بانیرویی مضاعفترازقبل به کار خودادامه دهد.
(به روایتی:کودک تازه کار صفحه راه رفتن رابلد شود.)
منتظر نظرات وانتقادات شما هستیم.ان شاءالله.
گاهی تا سه صبح بیدار و به اجبار ساعت هفت برپا!گاهی هم اینقدر نخوابیدم تا اینکه یهویی خوابم برد و وقتی پاشدم باید عصرونه میخوردم بجای صبحونه،زندگی همینطوریه دیگه نباید سخت گرفت یه روز چشا پر پف و خستگیه یه روز نیست.ریلیشن شیپ،دیت،کار،هنرستان،آزمون مرداد.
● مردی که به‌تازگی مُرده بود، پشت دری بزرگ منتظر بود تا در جهنم ثبت‌نام کند؛ دقایق بسیاری منتظر ماند و بعد ساعت‌ها و روزها و ماه‌ها و سال‌ها به‌همین منوال گذشت، سرانجام از کسی در آن حو
- هروقت منتظر شروع نماز جماعت هستم جای نگاه کردن این ور و اون ور، 70 تا استغفرالله. اگه تو سجده بگم که خیلی خوبه.
- نگاه حرام یعنی تو خیابون یا تو اتوبوس که هستی اصلا به بیرون یا حداقل پیاده رو ها نگاه نکن که ناخودآگاه چشمت به اون خانومای بی حجاب نیفته. یاعلی محمد.
 - مسخره کردن یعنی همین حرفای الکی که به رفیقات میزنی. نباید بزنی.
ان شاءا... رعایت کنم
فردا جلسه دفاعم است...
البته نیم ساعت یک ساعتی با خبرهای ضدونقیضی که منتشر می شد معلوم نبود جلسه دفاعم برگزار می شود یا نه که خداروشکر دانشگاه های تهران تعطیل نشد و من فردا دفاع می کنم ان شاالله.
 
و بعد رها می شوم:)
 
منتظر زندگی هیجان انگیز پس از دفاع هستم. خانه و زندگی قرار است بالاخره از شلختگی در بیاید و از نیمرو و کنسرو نجات پیدا کنیم، مامان از دست تلپ شدن های گاه و بیگاهمان برای شام و ناهار راحت شود، کاری که باز  نزدیک یک ماه تعطیلش کردم من
گروه ضد شیطان
مارپلا کنار آتیش اون افراد که توی کلیسا بودن نشست و گفت: معذرت می خوام واقعا فکر کردم مزاحمین من مارپلا هستمو بعد اونها به ترتیب شروع به معرفی کردن خودشون کردن:من نادیا هستممن جک هستممن اولویا هستممن مایک هستم
ادامه مطلب
در یک گروه کاملا پسرونه از دوستام (همگی حدود 30 الی 35 ساله)، دو هفتۀ پیش، مکالمه ای شکل گرفت که من بازندۀ نهایی بحث بودم و جوابی برای دو نفر دیگۀ این بحث نداشتم:
ابوالفضل: یک شخصیت کاملا مذهبی و ولایی ساکن امریکا - کسی که خودارضایی و اعتیاد به پورن رو گناه نابخشودنی میدونه. و هم و غمّش اینه که به من راهی غیر از این راه معرفی کنه.
مهرداد: یک شخصیت آتئیست کاملا ضد خدا. ساکن اروپا. دارای روابط آزاد. که برعکس ابوالفضل هیچ مشکلی با اون دو بحثی که گفتم ند
حسد... تهمت... تهمت!
حسد... زخم زبون... زخم زبون!
حسد... حق رو ناحق کردن... حق رو ناحق کردن!
حسد... حق الناس... حق الناس!
حسد...
فخرفروشی!!
حسد... و ... چیزهایی است که از کلاس درس اخلاق یاد گرفته بود.
حالا هم حتما" آنجا کلاس های درس شهادت است! هه... نشستم نگاه میکنم.... جنگی رو که میدونم برنده اش کیه.. نگاه میکنم و منتظرم منتظر حق ناحق شده مان.. منتظر کوتاه شدن دستتون از سرنوشت ما..
منتظر خدا♡

 
باسلام
 
بزودی یک داستانک با چند قسمت که سعی کردم جالب بنویسمش رو منتشر میکنم :)
در کانال تلگرامی و وبلاگ خودم :)
هرجمعه ساعت 21 شب منتظر باشید...
 
اگه خدابخواد امشب قسمت اول منتشر میشه...
منتظر باشید...
 
 
[آپدیت]
+بدلیل برخی دلایل قسمت اول فعلا منتشر نشد...
انشاالله در طول این هفته منتشر میشه فقط منتظر حمایت هاتون هستیم :))
 
سلام دوستان 
میخایم یه آمار بگیریم ببینیم کدوم شهرا اینترنت دارن 
البته اونایی که دسترسی کلی پیدا کردن دیگ گمون نکن به اینجا سر بزنن 
من خودم دیشب اینترنتم وصل شد دیشب که نه دیروز عصر بود ساعتای پنج شیش تا ساعت دو شب هم وصل بودا ولی ظهر که امتحان کردم دیدم تا باز قطع شده 
ها راستی تا یادم نرفته بگم که من الان بوشهر هستم شما هم بگید از کجایید و آیا اینترنت بین الملی وصل شده یا نه ؟؟
در ضمن یه چیز جالبم پیدا کردم گفتم واستون بزارم 
اگه هنوز قطعه
سلام.
من یه دختر مستقل هستم و همین موضوع رو تو جلسه خواستگاری بیان کردم . به آقا گفتم من همیشه نظرات خوب رو قبول میکنم و مشورت رو میپذیرم اما در زندگی زناشویی اجازه دخالت حتی به پدر و مادر خودمم  رو هم نمیدم . به نطر شما آقایون اگه این جمله رو بعد از کمی آشنایی با دختر و خانواده اون بشنوید چی فکر میکنید؟
مذهبی، اسلامگرا، انقلابی و میهن‌دوست قطعاً هستم؛
سنّتی، پان‌اسلامیست، محافظه‌کار و ناسیونالیست قطعاً نیستم؛
حزب‌اللهی، اصولگرا، اصلاح‌طلب و روشنفکر هم نمی‌دانم هستم یا نیستم؛ شاید باشم، شاید نه. چرا که متأسّفانه هنوز که هنوز است، تعاریف روشنی ازشان ارائه نشده است که مورد قبول همۀ موافقان و مخالفانش باشد.
امشب آمدم نحسیِ ناپاکت را برای لحظه ای دردُ غصه ی شبانه متصور شوم کِ بِ یادم نیامدی!
همیشه فکر میکردم باید عذابت را تا ابد روی درُ دیوار زندگی ام نظاره گر باشم.
اما انگار ننگ هم روزی در آغوش زمان جا می ماند.
اکنون فقط دوده ی سیاهی از تو اندکی چشم هایم را تار کرده است، و من منتظر دستانِ آشنایی هستم کِ غبار از دیدگانم بزدایند!
خدا بخواهد می رسد لحظه ای کِ قیافه ی یک لا قبایت را هم بِ سختی بِ یاد خواهم آورد، چِ رسد بِ خاطرات جهنمی ات!
 
" گوش کن می شنو
گوگل نیست پست‌هام بی‌عکس شدن 
شب به پایان راهش نزدیک می‌شودما راهرگز خوابی نیست.بیدار می‌مانیم تا سپیده‌دمان.منتظر می‌مانیمتا خورشید چکش‌اش رابر تارک خانه‌ها بکوبد.منتظر می‌مانیمتا خورشیدچکش‌اش رابر پیشانی و قلب‌هایمان بکوبد.آنقدر بکوبدتا صدا شود.تا شنیده شود.صدایی دیگرگونه.چرا که سکوتپر از صدای گلوله‌ی اسلحه‌هایی‌ستکه نمی‌دانیم از کجا شلیک می‌شود.
یانیس ریتسوس
درس زیست شاید مهمترین درس رشته نظری است. چرا که بیشتر داوطلبان شاخه نظری را دانش اموزان رشته تجربی تشکیل می دهد و تقریبا بیشتر این بچه ها آرزوی دکتر شدن را در سر می پرورانند. پس درس زیست بسیار مهم است. در تحقیقی که گروه آموزشی دکتر دنا درباره راز موفقیت رتبه های برتر رشته تجربی انجام دادند به این نتیجه رسیدند که تکرار اصولی مفاهیم و حفظیات کتاب های زیست درکنار تست زنی بسیار و بررسی آزمون های آزمایشی باعث کسب درصد بالای 90 در این افراد شده است.
جمعه های آخرسال است ودلهامنتظر/کهکشان وسال وماه وکل دنیامنتظر/آل احمدهم یکایک مژده وصلش دهند/قلب پاک مرتضی وچشم زهرامنتظر/کربلابهرقدومش نورباران گشته است/جمعه هاشدندبه خوانش تابه فردا منتظر/شیعیان اندرفراقش اشک زمزم کرده اند/هربهارو هرمحرم دشت ودریا منتظر/چشمهاشدبی فروغ واشکبار حضرتش/کشورایران و رهبرگشت آقا منتظر/هست درآمادگیها زمزم وشوق وصال/حضرت مهدی خودش هم هست اینجامنتظر/پس بیاای یوسف حق تاظهورت رخ دهد/گنج زیبای عدالت سوی برپامن
روزی کسی بود که از آینده‌های دور حرف می‌زد بدون‌ این‌که بگوید من هستم و می‌مانم.روزی کسی بود که حمایت می‌کرد بدون این‌که بگوید تکیه کن و من هستم.روزی رفت و من ماندم با ناباوری و دخترانه‌های احمقانه‌ای که جابه‌جا شد و بازی گرفته‌شد.
حالا کسی هست که محکم و مستقیم می گوید من هستم و می‌مانم.حالا کسی هست که همیشه حمایت کرده و گرما بخشیده و امن بوده.حالا کسی هست که عمیق است.اما دخترانه‌های ترک خورده‌ی من حالا به هر حرفی بدگمان‌اند و پر از ت
نمونه ای از نامه حضرت امام به همسرش
تصدقت شوم
تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم مبتلا گردیدم، متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آیینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوشی در پناه خودش حفظ کند. [حال] من با هر شدتی باشد، می گذرد، ولی بحمداللّه تا کنون هر چه پیش آمده خوش بوده و الان در شهر زیبای بیروت هستم؛ حقیقتا جای شما خالی است، فقط برای تماشای شهر و دریا، خیلی منظره خوش دارد.
منتظر ماندن برایم حکم شکنجه را دارد. فرقی ندارد که منتظر باشم تا فروشنده یخ در بهشتم را بدهد، بسته‌ی سفارشی‌ام به دستم برسد _و حتی بسته‌ی سفارشی مشتری‌ام به دستش برسد_ مخاطب جواب تلفن را بدهد و یا منتظر باشم که پیامم تیک بخورد و بدانم که مخاطب آن را دیده. بارها پیش آمده که از انتظار زیاد زندگی‌ام مختل شده؛ اضطرابم زیاد می‌شود و فشار روانی به گونه‌ای می‌شود که ناخودآگاه از خواب بیدار می‌شوم چون منتظرم! منتظر اتفاقی هستم که نمی‌دانم چه
چقدر چقدر به خودم سخت میگیرم سر موضوعات الکی
چقدر نظرات آدما و رفتارشون برام مهمه
چقدر از اونایی که دوستشون دارم توقع دارم
چقدر منتظر آدمام
چقدر به خودم سخت میگیرم
چقدر گریه میکنم
چقدر دل بابا و مامان مهربون و نگرانم رو خون میکنم الکی
چقدر تو این زندگی اذیتم
چقدر یادم رفته لذت بردن رو
 
چقدر خوب بلدم خودم رو ناراحت کنم،الکی،الکی!
سلام وقت بخیر
من ادمین هستم :)
ارشد خوندم و می خوام برای مقطع دکتری مهاجرت تحصیلی داشته باشم
گزینه اصلیم آمریکاست و در مرحله بعد کانادا و اروپا (اولویت آلمان)
می خوام برنامه ریزی کنم و طبق برنامه پیش برم و این برنامه رو باهاتون به اشتراک بذارم
سعی می کنم حداقل هفته ای 3 پست داخل وبلاگ قرار بدم
خوشحال میشم منو همراهی کنید : )
پس منتظر مطالب بعدی باشید
 
الان ساعت 4 صبح هستش پس صبحتون بخیر : )
او نمی داند ولی من عاشق بهار هستم ، برای بار بیست یکم گفته ام "من عاشقت هستم" آری میدانم هر دم و هر ساعت مرا میخوانی با تو هستم بهار ...
بهار من عشق را از تو میخواهم ، بهار  همه ی هست و نیستم تو هستی . بهار مرا بخوان  من هوای زمزمه تو را دارم
بهار جان تمام حرفم این است "من عشق را به نام تو آغاز کردم"
در هر کجای عشق که هستی آغاز کن !
تا به کی 
قرار بر دمیدن به شمع‌هاست؟
شمع‌های هرزِ نانجیب که
از دل سیاه کیک‌های تلخِ سرزده
با جرقه‌ای جوانه می‌زنند
بی بهانه‌ای، زبانه می‌کشند
آتشی به دامنِ جهان ما،
روزهای مرده از جنون فکر،
روزهای بُرده از دیار بکر
می‌زنند
قدرتی نمانده تا
یک ‌نفس نگاه دارم آتش لجوج را
می‌کشد و می‌برد
روزهای انتظار و تا همیشه کوچ را
می‌شماردم که چندمین منم
چندمین نیامده که رفته‌ام
چندمین نرفته‌ای که مانده‌ام
چندمین کسی که در میانه‌‌ام
نارسیده‌ا
سلام دوستان
تصاویر عضو خوشگل و جذاب و کوچیک جی فرند اونها که بنده خیلی دوستش دارم
راستش من شدیدا طرفدار این گروهم و دو تا از اعضا رو خیلی خوب تشخیص میدم دوتاشونم باید جون بکنم تا تشخیص بدم حالا اگه بدم و ایشون جز اون دوتایی هست که باید جون بکنم تا تشخیص بدم پس اگر تصویری اشتباست شرمنده
و اینکه سعی کردم رو تصاویر کوچیک آدرس بزنم تا تصاویر زشت نشه و اینکه کپی با ذکر منبع بلامانع است
+منتظر نظراتتون هستم و همینطور شماهم منتظر سری دوم تصاویر این ع
     
خرید و فروش ملک در اصفهان
 
*فروش پلاک زمین 217 متری*
*با سند شش دانگ*
*3طبقه رو پیلت *
*در منطقه ای امن و آرام*
*محل همه در حال ساخت و ساز*
 
                               جهت مشاوره و اطلاع از سایر موارد مشابه با ما در تماس باشید   09138034421
                                                                              منتظر تماس شما هستیم املاک دهکده
                                               
لطفا نظرات خود را در قسمت زیردرج نمایید
                                         
 
 
سکوت معنادار بر دو قسم است: یا کسی منتظر سخن گفتن تو است و تو با سکوتت می‌خواهی او را به چیزی متوجّه کنی یا آنکه تو سکوت می‌کنی که خودت را به معنایی متوجّه کنی... وقتی نه کسی هست که منتظر سخن گفتن تو باشد و هم تو بدانچه باید متوجّه هستی دیگر سکوت چرا؟!!
 
( این لئالی از سینه‌ی بنده‌ی حقیر (الاحقر الجانی)  می‌تراود، کف دستت خوب بنویس تا خواب در چشم ترت بشکند...!)
دانشجویان و فارغ التحصیلان پزشکی دانشگاه تهران توجه فرمایید؛
سلام
من یک عدد پشت کنکوری تجربی هستم که چندین ساله در حسرت پزشکی تهرانم. سوالی که از دوستان داشتم اینه که کلا پزشکی تهران چه جوریاست؟! و اینکه از لحاظ کیفی و آموزشی با دانشگاه های شهید بهشتی و ایران تفاوت چشمگیری داره؟
 برای منه شهرستانی که سنم هم بخاطر همین کنکور رفته بالا ، می ارزه که چند سال از عمرم رو به دور از خانواده توی پایتخت سپری کنم؟، با توجه به اینکه من دختر هستم و شاید ش
قابل توجه مخاطب وبم که پیام میذارن و انتقاد میکنن چون عقیدشون اینِ که نباید همش تعریف کرد:)و زحمت میکشن در حفظ تعادل بنده.زیباترین جمله ای که میتونستم بشنوم تو عمرم این بود؛همکار گرام اومده داره حرف میزنه باهام یهو میگه:خانم پورابراهیم،من مقابل شما که حرف میزنم مراقبم هرچیزی نگم،از مردا مردترین،آدم روش نمیشه هرچیزی بگه...طفلی کلماتشو قورت میدادمخاطب گرام منتظر انتقاد شما هستم:))
ه گمانم فرداصبحخورشید دوباره برمی گرددشاید امشب اخرین شب این تاریخ نباشد شایدباز هم روزنه رو به حیات برگرددچه می دانیرودها جاری اندو پرنده هاروی شاخه منتظراین همان امید استنه که بی خبریبه گمانم بی ستارگی رو خاموشی استمن نمی دانم که اگر این دنیا لحظه سایه و روشن را دیدمن هم هستم؟چه کسی می دانداماچه من و تو باشیم چه نباشیمرود جاری استو همه منتظرنتا که بگردد نورو باز هم حیاتچشمه اش را بجوشاند و ما را سیراب کند از دَوَرانفکر می کنم امیدهر جا ب
آقا تا حالا شده تویه مکانی یا شرایطی قرار بگیری که  باورت نشه 
الان من دقیقا همین حال را دارم 
اومدم خونه ای پدرم ،اومدم حرم امام رضا ... وای انگار گیجم .. من کجا اینجا کجا .... من اصلا تا هفته پیش فکرشا نمی کردم  اینجا  باشم 
خوب حالا چی بهشون بگم ...
نشستم رو به رو حرم ... می خوام حرف بزنم ... یکی تو دلم میگه بگوو دیگه 
بگو چی می خوای.... مگه منتظر این شرایط نبودی 
احساس می کردم تو آغوش پدرم هستم و تموم درد ها و ناراحتیام رفته
تمام وجود  شده بود شکر شکر ش
به نام خدا
با سلام از طرف گروه بازی The last desert warهستم این بازی جدید درحال ساخت و در اینده عرضه خواهد شدو شما شاهد حضور این بازی جدید و متفاوت خواهید بودکه با امید انتظار داریم گیمر های فراوانی را پای بازی میخ کوب کند منتظر آینده ای نزدیک باشید (یا حق)
این بازی در صحرا اتفاق می افتد همان طوری که از نام بازی معلوم هست یک نبرد در انتظار شماست تا خود را با هرگونه اتفاقاماده کنید این یک نبرد معمولی نخواهد بود و شما همشهمجهز نیستید و همیشه هم همراهان
سلام و عرض ادب خدمت خانواده برتری ها...
خلاصه : به دنبال رابطه سالم و نامزدی طولانی مدت هستم
عرض به حضورتون که من پیرامون مشکلاتم در مورد ازدواج سوالاتم رو از شما پرسیدم، همین طور از دوستان نزدیکم مشورت گرفتم و تصمیم دارم یک تصمیم نهایی بگیرم لطفا در این مورد نیز منو کمک کنید.
عارضم که من دانشجو ترم ۴ دانشگاه آزاد رشته حقوق هستم یک پسر ۲۱ ساله سر به زیر و صاف و ساده، احساسی و دل پاک و پخته (سن عقلیم بیشتر از سن واقعیمه)... بچه طلاقم ، مادرم سرپرست
سلام دوستان 
من دختری ۲۶ ساله از یه شهر بزرگ هستم که لیسانس پرستاری دارم و طرح میگذرونم، پدرم کارگر و از نظر مالی سطح پایین هستیم ولی در ازدواج من سخت گیری نمی کنم اصلا برام مادیات مهم نیست این دوره پسرها خیلی سخت میگیرن.
من موارد زیادی خواستگار داشتم ولی هیچ کدوم حتی زنگ نزدن جواب بگیرن هر چی هم فکر میکنم میبینم من چه مشکلی دارم برای همین اینجا دارم پیام میذارم که از شما نظرات تون رو بپرسم از نظر ظاهری خوشگل هستم ولی از لحاظ جثه ریزه میزه هست
هر روز منتظرم که شاید در جایی ببینمت 
هر زمان منتظرم که شاید تلفنم زنگ بزند و تو منتظر جواب من باشی 
این ماجرا هر روز تکرار میشود 
مانند تکرار تنهایی ام  ، تکرار درد هایم ، تکرار هجوم افکار ناراحت کننده و...
اما آرامش من در همان افکاری است که تو در آن ها هستی
گاهی وقت ها فکر میکنم که در کنار تو هستم و آرامشی خاص تمام وجودم را میگیرد اما زمانی که به خودم میایم و میبینم که در کنارم نیستی انگار کوه درد بر سرم آوار میشود
به امید روزی که ببینمت و اطمی
وب سایت های سلامت
 
 
1- آموزش سلامت همگانی
 
http://iec.behdasht.gov.ir
2- مشاوره الکترونیکی سلامت
 
www.samas.ir
3- بانک جامع فیلم سلامت
 
www.healthtube.ir
3- سامانه الکترونیک مسابقه عکس سلامت
 
www.salamatpic.ir
4- سامانه بازی آنلاین سلامت
 
www.salamatgame.ir
5- سامانه هوشمند پیام کوتاه سلامت
 
www.1000264.ir
6- سامانه آموزش الکترونیک سلامت
 
 http://salamat.ulc.ir
7- سایت کتابخانه همراه سلامت
 
8- سایت سلامت کودک
childhealth.behdasht.gov.ir// :http
                                                               
یکی باشه ... باهاش راحت باشی ... همین ساعت از روز بهش پیام بدی بگی خوابم نمیبره ... اصن حس خواب نیس ... بیا باهم حرف بزنیم ... بعد منتظر شی ... منتظر شی ... جوابی نیاد بعد هر چی ترفند بلدی بزنی... به تلفنش زنگ بزنی...  به پنجره اش سنگ  بزنی ... آیفونشو بزنی ... بیدار شه فحشت بده ولی ... ولی تنهات نذاره ... بگه برنامت چیه خر بیشعور 
آمده‌ام بنشینم به حساب و کتاب. آمده‌ام تا یکبار هم که شده، با خود روراست بوده باشم. 
من کِی از لقمه‌ی آماده‌ای گذشته‌ام که حالا توقع گوشهٔ چشمی دارم؟ من کِی از راستی خودداری نکرده‌ام که حالا توقع سربلندی می‌برم؟ من کِی با فرازی به غرور نرسیده‌ام که حالا توقع ناامیدنشدن از نشیب را دارم؟ من کِی فتح خیبر کرده‌ام که حالا منتظر دژهای استوار قلبم باشم؟ من کِی صبر داشته‌ام که توقع عفو دارم؟ من کِی استوار مانده‌ام که حالا انتظار سبکباری دارم
و امروز منتظر ماشین بودم . تاکسی .هرچی ایستادم خبری نشد
ای بابا دیر شد دیر شد
" وقتی منتظر ماشین بودید نیامد یک فاتحه برای شهدا بفرستید " بابا  گفت . تو سه راه تاکستان منتظر ماشین بودم و دم طلوع افتاب بود و منتظر اتوبوس بودم دیدم داره نماز قضا میشه همان جا کنار جاده وایستادم . اخه یه ماشین می اید و به من می زنه . خب نمازم داشت قضا می شد  .
نمازم را خواندم . خب ماشین کو این وقت صبح . بسم الله الرحمن الرحیم . الحمد لله رب العالمین الرحمن الرحیم .... " همدا
امروز از جلو سفارت کشور دوست و همسایه رد شدم...
جلو درش پره اتباع خارجه(چیزی حدود 200_300 نفر) . اون طرف خیابون هم کلی پیک موتوری و کارچاغ کن حضور گرم داشتن...به مراتب بیشتر از دوستان کشور همسایه. منتظر بودن تاا یکی برای رفع نیاز به سمت شووون بیاد و اینا حمله...
یه صحنه از گیم آف ترونز برام تداعی شد،اونجا که جان اسنو و چهار پنج نفر وسط یه برکه یخ زده منتظر بودن و وایت واکرهااا اونطرف...
من یک زن هستم، یک همسر، یک مادر.
من، یک زن تحصیل کرده هستم، یک همسر محبوب و یک مادر
مهربان.
من ،کسی هستم که در اصطلاح عام به آن زن خانه دار می
گویند، ولی من می گویم، من، یک زن خانواده دار هستم.
من زنی هستم که مسولییت پرورش و تربیت فرزندم را خود
به عهده گرفته ام و خودم معلم مهدکودک یا پرستار بچه ام شده ام.
من زنی هستم که خودم در خانه معلم او هستم، معلم
اجتماعی چون به او راه ورسم اجتماع را می آموزم. معلم دینی اش، چون به او دین داری
را یاد می دهم. من،
این پست رو گذاشتم که اختصاصا راجع به پشت کنکورم بنویسم!
میخوام هر روز احساسات و تجاربم رو بیام و توی کامنت های این پست بنویسم!
اگر که کنکوری یا پشت کنکوری ( و یا حتی محصل و دانشجو ) هستید بیاین زیر این پست هر چه دل تنگتون میخواد بنویسید و بیاین به هم دیگر انگیزه بدیم!
باشد که این پست هم خاطره ای برای بعد از قبولی ما باشه و هم انگیزه ای برای سایر بچه های سالهای آینده!
+ لینک این پست رو توی بیو گذاشتم تا دسترسی بهش آسون تر بشه! منتظر حضور گرمتون هستم!

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها